رثای حضرت علی اصغر ـ طفل شش ماهه اباعبدالله الحسین (ع) ـ علیه السلام
از زمین تا آسمان ، خورشید چیدن سـاده نیست گرچه بی اذن خدا ، حتی پریدن ساده نیست هم نشینی با امام عشق ، اوج بودن اسـت زندگی بعد از شهید حق گزیدن ، ساده نیست آه ! می فهمم که بی اصغر چه حالی داشتی! کودک شــش ماهه روی نیزه دیدن ، ساده نیست!!! ... مرد میخواهد بفهمد معنی این درد را از دیار شام تا کوفه دویدن ، ساده نیست! عشق یعنی اینکه بعد از یار خود یک سال ... نه! باورش سخت است ... اینگونه تکیدن ، ساده نیست باورش سـخت است آنچه دیدی و آنجا گذشت نیزه ها ؟ تیر سه شعبه ؟ نه! شنیدن ساده نیست! امیر مرزبان برگرفته از بانک اشعار و نثر عاشورایی
1) بهار است هر سو ...
اگرچه گلستان تو پرپر است
جهان از نگاه تو زیباتر است
جهان از نگاه تو صبحی زلال
که پاشیده از حنجر اصغر است
بهار است هرسو نظر میکنی
بهاری که از زخم بارآور است
پس از تو نگارینه حُسن را
شکوه د گر شوکت د یگر است
مرامت همه ظاهر و باطن است
کلامت همه اول وآخر است
ولای تو در این شب سوت وکور
همان آتش زیر خاکستر است
ولایی که فردا چنان آفتاب
بر امواج دلها جهان گستر است
مصطفی محدثی خراسانی
برگرفته از بانک اشعار و نثر عاشورایی
2) فصل صبوری